آرتین جانآرتین جان، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
آریا جانآریا جان، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

شیرینی زندگی

همه چی از همه جا

یه سلام اسفندی به حبه انگور خودم دیگه کم کم داریم به فصل بهار و عید نوروز نزدیک میشیم منم مثل هرسال مشغول خوبه تکونی و خرید و ... هستم البته با وجود تو وروجک کارم سخت تر از هرساله  من از اینور تمیز میکنم تو از طرف دیگه ریخت و پاش میکنی میریم تو مغازه خرید کنیم فقط 4تا چشم دیکه باید قرض کنیم و مراقب تو باشیم که چیزی بهم نزنی قربونت برم. بعضی وقتها هم که مجبوریم تنها و بدون بابا بریم بیرون که دیگه بدتر چند قدم راه میری بعدشم الا و بلا باید بغلم کنی هفته اول اسفند رفتیم ابهر خونه خاله نیلوفر (دختر عموم) اونجا حسابی با رادین و رادمهر بازی کردی واای که چقدر از رادمهر خوشت اومده بود و برات جالب بود(رادمهر 5 ماهشه)و میخواستی بغلش کنی و ...
24 فروردين 1393

نوروز 93

عیدت مبارک نفسم چهارشنبه ساعت 7:30 صبح رفتیم کرج یکروز مونده به عید و کلی هم کار داریم. وقتی رسیدیم کرج تو موندی پیش مامانی و من رفتم آرایشگاه وقتی برگشتم دیدم با دایی سیاوش تو حیاطی و داری حسابی بازی میکنی و خوش میگذرونی اصلا کاری با من نداشتی. قبل از سال تحویل هم همگی رفتیم بیرون خیابونا خیلی شلوغ بود یه شور و هیجان خاصی داشت تو هم خیلی خوشت اومده بود. ساعت 8:30 شب سال تحویل شد و همه سر سفره هفت سین خونه مامانی بودیم مگه تو میزاشتی هفت سین بمونه اینقدر که به همه چی دست میزدی مخصوصا سنجد 2روز کرج بودیمو مشغول دید وبازدید روز سوم هم رفتیم اردبیل دایی محرم اومدن فرودگاه دنبالمون و رفتیم اونجا ناهار خونشون مهمون بودیم اولش غریبی میکردی ا...
24 فروردين 1393

واکسن 18 ماهگی

نفس مامان چطوره ؟ 11 اسفند 18 ماهت تموم شد و رفتیم کرج برا واکسنت. خیلی میترسیدم چون همه میگفتن واکسن سختیه و بچه خیلی اذیت میشه  صبح ساعت 9 رفتیم مرکز بهداشت قدت 85 سانتی متر؟(ماشالا پسر قد بلندم) وزن 11 کیلو و دورسر 47 سانت.موقع واکسن زدن یکم گریه کردی بعدش تو بغلم آروم شدی. اومدیم خونه خوب بودی و بازی کردی تا اینکه ساعت 12 خوابت برد واااای از وقتی که از خواب بیدار شدی از پا درد نمیتونستی بلند بشی و گریه میکردی جیگرم برات کباب میشد وقتی اونجوری میدیدمت. یکم هم تب داشتی که هر 4ساعت بهت استامینوفن میدادم تاشب همینطور بودی و به خاطر تو همه تو هال کنارت نشسته بودن که تنها نباشی و تو هم دراز کشیده بودی. تا 2 روز تقریبا پادرد داشتی و نمیتون...
18 فروردين 1393
1